پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریه, ۲۰۱۴

از حال‌ها: من خامُشم این ترانه از توست*

من٬ زنی متولدِ دیروز٬ در آستانه ی بیست و هفت سالگی٬ آنقدر احساساتی ام که دلم می خواهد بکشم‌اش بیرون از لای تمامِ لحظه‌های زیستن‌ام و تنگ در آغوش‌اش بگیرم و حتی اشکی هم بفشانم روی شانه‌اش٬ آرام٬ بی صدا٬ نرم… * هوشنگ ابتهاج

نزدیکی های تولدم هر سال دو ساله می شوم

باید عوضش کنم!  باید همین روزها بروم و بعد از هزار سال یک عطر تازه بخرم. عطری که از من توی مشامِ هیچ کس نمانده باشد. عطری که نو باشد. عطری که… بعد «او» بگوید: بوی سیب می دهی! بعد من سرم را بلند کنم٬ زل بزنم توی چشمهاش٬ «او» بخندد! --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- بعد نوشت: خریدم عطرِ تازه را! :)