مودبانه ی گُنده گوزی چی می شه؟
به نظرشان هلند٬ سوید٬ آلمان و... بی خودترین جاهای دنیا با دوروترین و بی تفاوت ترین و بداخلاقترین مردمان ِ دنیاست: بعد خودشان را شرحه شرحه می کنند که پاسپورتِ هلندی٬ سویدی٬ آلمانی و یا سهنقطهای بگیرند!
از این جا تا آسمان ادعای روشنفکری و انسانِ فارغ از مرز و ملیت دارند: بعد به محضِ شنیدنِ گزارشِ جروبحثی رخ داده در شرکت٬ خیابان٬ اتوبوس یا هر جا٬ می پرسند «طرف کجایی بود؟!!»!
بالای منبر می روند راجع به مفاهی مثلِ کشور و مرز و پاسپورت و معتقدند دنیا و انسانیت را باید زدود از هر آنچه شبیه این خطکشیهاست: بعد مشتشان را گره می کنند و می کوبند روی میز کافه که «کردستان باید مستقل شود»!
حضرتِ فیل را باید با خواهش و تمنا آورد تا از بالای قله ی فرهیختگی و ادب و اخلاق پایین بیاوردشان: بعد به آسانی ِ آب خوردن که نه حتی٬ به سادگی و روانی ِ نفس کشیدن٬ انسانی را مسخره و تحقیر می کنند!
کلی خشونت ریز و درشت٬ دروغ٬ نگاهِ جنسیتی٬ قضاوت و یک دنیا کوفتِ دیگر!
گاهی فکر می کنم اگر ادعای بعضی آدم ها و حرفها و ژست هاشان هم به اندازه ی رفتارشان زشت بود غمِ ماجرا کمتر می شد؟!
نمی دانم راستش! یک وقت هایی خودم را دلداری می دهم که:
«آدمها حواسشان نیست»
«آدم ها فراموش می کنند»
لابد!
پ.ن. گنده گوزی . [ گ ُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) در تداول عوام ، دعویهای باطل کردن . سخنان بزرگتر از حد گفتن . گزافه گویی .
نظرات
ارسال یک نظر