می دانی؟ به گمانم خوب است که هر کسی حداقل یک بار توی عمرش کُتلت درست کند. مهم نیست بهانه اش چیست برای پختن٬ مهم این است که کتلت پختن می تواند یکی از خوشمزه ترین روش های خودشناسی باشد! باور نمی کنی؟ ببین: کتلت ها را توی دستت درست می کنی٬ شکلشان می دهی٬ سعی می کنی یک اندازه باشند و ... بعد می چینیشان توی تابه ای که روی شعله ی گاز است! ظرفیتِ تابه محدود است: دو تا٬ ۵ تا٬ ۱۰ تا اصلا! یکم که گذشت٬ گوشت که خودش را گرفت٬ آبِ پیاز که تبخیر شد٬ کتلت ها کوچک می شوند و هر کدام شکلی به خودشان می گیرند که لزوما کارِ شما نبوده... بعد شما یکم جا به جایشان می کنید و یک کتلتِ دیگر می چپانید توی تابه٬ حالا سه تا٬ ۶ تا٬ ۱۱ تا اصلا! یکم بعد تر٬ دوباره همین ... می دانی؟ امشب که داشتم کتلت ها را سرخ می کردم احساس کردم من آن تابه ام و کتلت های کوچک تمامِ زنان و مردان٬ تمامِ «من» های کوچکی که من در من دارمشان. احساس کردم تجربه که می کنی٬ پخته که می شوی٬ من های کوچک ات کوچک تر می شوند و تو٬ من های جدید ِ حاصل از تجربه های جدید را می چینی توی خودت. احساس کردم که من های کوچکِ دوست داش...