بی عنوانی که می شود عنوان! ;)
معلم، توی آن كلاس ِ چهاردرپنج، برایمان كاغذرنگیِ برّاق میآورْد با قیچی و چسب و پولك و منجوق و دکمه و كاموا و مقوّا، و میگفت برويم و از روی زمین پوستهی مردهی درخت و برگ و پاكتِ مچالهی سیگار و پوستِ لیسزدهشدهی پسته و دانهی پرنده جمع كنيم و بیاوريم و عجیبترین كولاژِ دنیا را درست كنيم. هر كس عجیبترین "عجیبترین كولاژِ دنیا" را درست میكرد، جایزهاش یك بسته "دومینو" بود، و قرار میشد وقتی چیدنِ مهرههایاش تمام شد، خودش به مهرهی اوّلی ضربه بزند. زیاد مهم نبود عجیبترین كولاژِ عجیب دنیا را كی میساخت؛ بی بروبرگرد یكروزدرمیان آستینِ گشادِ مانتوی یكی از دوقلوهای بیخيال ِ كلاس درست در یكی از آخرین لحظهها به يكی از آخرين مهرهها میساييد و صدای تَتَتَتقهای ملایمِ سقوطِ موزون ِ تن ِ مهرههای سبك روی هم به ردیف، توی آهها و فریادهای اعتراضآمیزمان گم میشد.
دستام را بيشتر توی جيبِ مانتو ام میفشارم و فكر میكنم دلخوریمان از دوقلوها كه از همدیگر دفاع هم میكردند، به همان سرعتی ناپدید میشد كه ردّ عطرِ تلخ و سرد ِ آشنای مردی كه همین الآن بهام تنه زد، از جوی پیادهرو پرید و از خیابان رد شد.
همه ی دلخوری ها همین است. فراموشی و ناپدید شدنش دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد! البته همه ی اینها به من و اراده و ذهن درمانده ی مریضم بسته است!
پاسخحذفدوست: چه تصویر سازی داری فاطمه! آدم فکر می کنه همه ی چیزهایی که نوشتی رو دیده! :*
پاسخحذفبسیار روان! مثل همیشه!;)
پاسخحذف"ردّ عطرِ تلخ و سرد ِ آشنا..."
پاسخحذفظاهرا" ناپدید شدن همیشه هم محقق نشده، یا حداقل یادی مانده.
در قاموس فاطمه فراموشی معنی نداره!
"برای آمدنت ناگهان شتاب نکن
پاسخحذفمجال هست برای همیشه دیر شدن"
.
.
زیبا نوشتید
بسیار زیبا...مثل همیشه.
پاسخحذفسلام خانم سیفان!
پاسخحذفمن از طرفداران سرسخت اون پستی بودم که دیروز توی گودر دیدم و حالا اینجا نیست! حالا که برش داشتید لااقل یک امضا بدهید!
نشونی: توش ملوسک و عروسک و اینا داشت ;)
زیاد از این تجربه ها دیدم دور و برم.
ها ها! دوست جان ِ هم مدرسه ای، راستش خودم هم خیلی دوسش دارم! :پی
پاسخحذفمنتها همین که گذاشتمش ترسیدم! گفتم نکنه یکی بخونه و به خودش بگیره! من چه می دونم خُب. بس که زیاد ِ این چیزا! ;)
گفتم شاید دوستانی بخوانند و ناراحت شوند. برا این حذفش کردم!
بنده خودم به شدت عاشق ِ همان قسمت ِ عروسک و ملوسک و آب نبات می باشم! ها ها! :دی
کامنت ِ شما برای پست ِ حذف شده چسبید! دستت درد نکه!:)
مممممممم
پاسخحذفچه طرز تایپ کردنه آخه ؟ (;
حیفه نوشته های خوب ، بد تایپ بشن .
بعد از ویرگول که «و» نمیارن !
توی اکثر پست ها و کامنت ها اشتباه تایپی هست .
توی این پست هم که اشتباه تایپی نبود جاش با اشتباه ویرایشی پر شده .
ضدحاله ، ضدحال !
بله خانوم جان دقت کن تا نوشته های به این باحالی ضدحالی نشن .
(:
راستی توی همین کامنت بالایی هم اشتباه تایپی یه دونه هست . اگه کسی پیداش کرد..