تو یا تو یا تو...

آدم گاهی حرفهایی از توی کله اش عبور می کند که ترجیح می دهد هیچ کسِ هیچ کس هیچ وقت نداندشان و چه بسا شدید تر: دوست دارد موقعِ گذرشان از ذهنش حوالیِ آینه هم نایستاده باشد حتی...
حرفهایی همین قدر خصوصی٬ همین قدر سهمگین...
حرفهایی که سرَک می کشند به طولانی ترین دالان های وجودت و محکم و بی واهمه خِرِ چیزِ ریزی را که کسی جز تو از هستی اش خبر دار نیست می گیرند و می آورندش جلوی چشمت...
حرفهایی که یادت می آورند تو از چیزهایی خبر داری که هیچ کس توی دنیا آنطور نمی داندشان...
حرفهایی که «تو» را یادِ «تو» می آورند!

نظرات

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

"For a moment almost too brief to matter, this made sense"

از روزها

در لحظه‌ی خاصی از درد هیچ‌کس نمی‌تواند کاری برای آدم انجام بدهد. رنج همیشه تنهاست.*