«خاک بر فرقش نشیند آن‌که یار از من گرفت»

و هیچ چیز٬
حتی  زیر سیگاریِ پر از ته‌سیگار و بوی تن‌اش روی ملافه٬
به اندازه ی صندل‌های خالی‌ش گوشه ی اتاق٬ نبودنش در خانه را فرو نمی کند توی چشم‌هام…




ای یار جانی...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

"For a moment almost too brief to matter, this made sense"

از روزها

در لحظه‌ی خاصی از درد هیچ‌کس نمی‌تواند کاری برای آدم انجام بدهد. رنج همیشه تنهاست.*