صفهای طولانی ِ تاکسی

اینجا دخترکان دو دسته اند انگار:

گروه ِ اول آن ها که دماغشان عمل شده است.
گروه ِ دوم آنها که با دوست پسرشان در مورد ِ عمل ِ دماغ ِ گروه ِ اول حرف می زنند.

و برشت که خوانده می شود:
اگر تا ابد می ماندیم
هر چه هست دگرگون می گشت.
از آنجا که جاودان نیستیم
چه بسا چیزها که دست نخورده می مانند.

و ما که باز، مثل ِ بیشتر ِ اوقات، بی محتوای موضوعی، عضو ِ دسته ی چهارم می شویم.

نظرات

  1. در این گروه ها چیزی برایم مبهم می ماند!:
    چرا!؟

    پاسخحذف
  2. مراد از "اینجا" همان صف تاکسی ست؟ ;)

    پاسخحذف
  3. می شد جزو هر 4 دسته بودیم؟؟...

    پاسخحذف
  4. به محسن:

    بله، "اینجا" صف ِ تاکسی است! ;)

    به آدم ِ مریخی:

    اولا ممنون بابت ِ خواندن و نظر دادن.
    بعد هم در پاسخ ِ سوالتان باید بگویم: نه والا، نمی شود! :)

    پاسخحذف
  5. مدت ها فکر می کردم که گروه اول ، جهان را تنها تا نوک بینی عمل کرده شان می بینند و بس
    حالا ولی نظرم عوض شده
    بخاطر خانم روحی (که 9 میلیون خرج بینی اش کرده)
    و چه کار درستی کرده به باور من

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

"For a moment almost too brief to matter, this made sense"

از روزها

در لحظه‌ی خاصی از درد هیچ‌کس نمی‌تواند کاری برای آدم انجام بدهد. رنج همیشه تنهاست.*